اصطلاحات شخصی برونحدیثیاصطلاحات برونحدیثی، مربوط به القاب و كنیههای راویان حدیث، اعم از معصومان (علیهمالسّلام) و دیگران است. و به دو گروه شخصی و کتابشناسی تقسیم میشود. ۱ - صحابهابن اثیر گفته است: «صحابه، جمع صاحب است، و فاعل بر فعالة جمع بسته نشود؛ مگر همین یک کلمه.» ابن منظور، صحابه را نیز مصدر دانسته است و میگوید: صحب، یصحب، صحبة و صحابة؛ صاحب به معنای معاشر است، که از معنای اشتقاقی خارج شده است و به صورت فعل متعدی استعمال نمیشود؛ لذا نمیگویند: زید صاحب عمرا؛ بلکه آن را به شکل اسماء جامد به کار بردهاند؛ مثل غلام زید، و جمع آن اصحاب و صحبان و صحاب و صحابه است. در تعریف اصطلاحی «صحابی»، سخنان بسیاری مطرح شده است. بعضی گفتهاند: صحابی، کسی است، که مصاحبت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در حال ایمان درک کرده باشد و مؤمن بمیرد. راه شناخت صحابی؛ تواتر، استفاضه و اخبار ثقه است. نووی در مقدمه شرح مسلم میگوید: «از اشتقاق کلمه صحابة از صحبة، معلوم میشود، که اگر کسی لحظهای با رسول الله معاشرت پیدا کرده باشد، به او صحابی میگویند. علمای عامه، همه صحابه را عادل میشمارند.» [۶]
ابوریة، محمود، اضواء علی السنة المحمدیة، ص۳۳۹.
[۸]
بیضاوی عمر بن محمد، نهایةالسؤل، ج۳، ص۱۷۹.
۲ - تابعینتابعین، جمع تابعی با یای نسبت است؛ پس در هنگام جمعبستن باید با دو یاء باشد؛ در حالی که با یک یاء نوشته و تلفظ میشود. جوهری گفته است: «تبعت القوم، هنگامی است، که در عقب آنان راهپیمایی کنی یا بر تو بگذرند و تو با آنان همراه شوی. تابعی، در اصطلاح عالمان، کسی است که خود پیامبر را زیارت نکرده؛ ولی صحابه ایشان را درک کرده باشد.» ۳ - مخضرممرحوم صدر، در تعریف مخضرم مینویسد: «مخضرمین کسانی هستند، که مصاحبت پیامبر را درک نکردهاند و از نظایر خود جدا شده باشند؛ یعنی معاصر پیامبر بودهاند؛ ولی به مصاحبت نایل نیامدهاند و جاهلیت را نیز درک کرده باشند. عرب میگوید: ناقة مخضرمة، یعنی شتری که دم او قطع شده باشد؛» بدین جهت، مخضرم از صحابه جداست. نجاشی پادشاه حبشه، سوید بن عطیه صاحب علی (علیهالسّلام)، ربیعة بن زراره، ابومسلم خولانی و احنف بن قیس از این گروهند؛ بنا بر این، مخضرمین کسانیاند، که اسلام و جاهلیت را درک کرده، و صحابه را نیز دریافته؛ ولی پیامبر را ملاقات نکرده باشند. اصطلاح مخضرم بر شعرا نیز اطلاق میشود و شاعری که اسلام و جاهلیت را درک کرده باشد، نیز مخضرم نامیده میشود. ۳.۱ - اقسام شعراعلمای ادب شعرا را به چند طبقه تقسیم کردهاند: ۱ـ شعرای جاهلی که اسلام را درک نکرده و قبل از آن در زمان جاهلیت مردهاند. ۲ـ آنان که اسلام را درک کردهاند؛ مثل لبید و حسان که به اینان شعرای مخضرمین گفته میشود. ۳ـ شعرای متقدمین؛ مثل جریر و فرزدق که در صدر اسلام بودهاند. ۳ـ مولدون یا محدثون؛ مثل ابونواس که پس از جریر و فرزدق آمدهاند. ۴ - مولیابن اثیر در نهایه مینویسد: «و قد تکرر ذکر المولی فی الحدیث و هو اسم یقع علی جماعة کثیرة؛ فهو الرب و المالک و السید و المنعم و المعتق و الناصر و المحب و التابع و الجار و ابن العم و الحلیف و العقید و الصهر و العبد و المعتق و المنعم علیه، و اکثرها قد جاءت فی الحدیث، فیضاف کل واحد الی ما یقتضیه الحدیث الوارد فیه. و کل من ولی امرا...» مرحوم شیخ مفید (متوفای۴۱۳ ه . ق.)، رساله مستقلی در تعریف مولی تالیف کرده است. در مورد این کلمه، بین شیعه و عامه بحث فراوان وجود دارد و ظاهرا دلیل آن این باشد، که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جریان غدیر خم، در شان امیرمؤمنان، علی (علیهالسّلام) فرمود: «الا من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛ به همین جهت در مورد کلمه مولی در علم کلام نیز بحث فراوان شده است. سیدحسن صدر در نهایةالدرایه میگوید: «تشخیص معانی کلمه مولی، به وسیله قراین میسر است. این کلمه، هرگاه در علم الحدیث به کار رود، بیشتر وقتها مراد همان غیر عربی است، و این نکته از راه تتبع به دست آمده است.» علامه شوشتری (متوفای۱۴۱۳ ه . ق.) نیز این نکته را تایید کرده و نخستین فصل از کتاب قاموسالرجال خویش را به این امر اختصاص داده است. عامه روایت کردهاند، که گروهی بر امیرمؤمنان، علی (علیهالسّلام) وارد شدند و گفتند: السلام علیک یا مولانا! حضرت فرمود: چگونه من مولای شما هستم، حال آن که شما قوم عرب هستید. خلاصه آن که کلمه مولی غیر عربی و در مقابل عربی است؛ و این نکته، مورد توجه مامقانی در تنقیح المقال نبوده است. [۲۰]
شوشتری، محمدتقی، قاموسالرجال، ج۱، ص۱۳.
مولی، معانی دیگری نیز دارد، که میتوان به مقدمه قاموسالرجال و رجال خاقانی مراجعه کرد. در کتابهای تراجم و رجال، مولی بر عبدی اطلاق میشود، که مولایش او را آزاد کرده، بر او ولاء عتق دارد، که در فقه دارای احکام خاص خود است.۵ - عناوین مرتبطاصطلاحات حدیثی؛ اصطلاحات درونحدیثی؛ اصطلاحات رایج محدثان. ۶ - پانویس۷ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اصطلاحات برونحدیثی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۲۹. ردههای این صفحه : مقالات اندیشه قم
|